درخصوص رزم رستم و سهراب در میدان دژ سپید یا سپید دز که این رویداد و محل وقوع آن به حکایت کتب معتبر و منابع داخلی و خارجی افزون بر هزار ساله تاکنون توسط مورخین و جغرافی دانان و ادیبان و جهانگردان و نویسندگان زیادى بیان و نوشته شده است و امروزه این میدان در سبزوار و در جنب ارک حکومتی واقع بوده که اینک محوطه شهرداری سبزوار در آن قرار دارد. کتابهاى زیادى به جریان وقوع مبارزه رستم و سهراب در میدان دژسپید سبزوار پرداخته اند
چند مورد از منابع و کتاب هایى که سبزوار را خاستگاه دژ سپید و محل وقوع رویداد مبارزه رستم و سهراب مى دانند :
-
ابوالحسن على بن زید بیهقى در کتاب تاریخ بیهق ( قرن پنجم و ششم هجرى ) مى نویسد :
و این قلعه را که در میان قصبه است سپید دز خوانده اند که هر سالى بیرون آن را به گچ سپید مجصص گردانیدندى و در قصبه بیش از آن خلق نماند که در حصار قدیم و این قلعه آرام گرفتند .
-
در کتاب هفت اقلیم نوشته امین احمد رازى ( جلد دوم ) آمده است :
و پیکار رستم و سهراب در سبزوار دست داده و الحال آن موضع در عین شهر به میدان دیو سفید اشتهار یافته است .
-
در کتاب تاریخ ایران نوشته ن.و پیگولوسکایا – آ.یو.یاکوبوسکى -اى.پ.پطروشفسکى – آ.م.بلنیتسکى – ل.و.استروبوا آمده است :
در سبزوار افسانه هاى پهلوانى قدیم ایران در میان مردم رواج داشت . مثلاً در میدان سبزوار محلى را نشان مى دادند که طبق یک افسانه بسیار قدیمى جنگ تن به تن رستم و سهراب – پهلوانان حماسه شاهنامه – در آنجا وقوع یافته بود . سبزوار یکى از کانون هاى میهن پرستى ایران بود .
-
در کتاب عارف دیهیم دار نوشته جیمز داون ( ترجمه ذبیح الله منصورى ) جلد دوم ، و درخصوص سفر شاه اسماعیل صفوى به سبزوار و دعوت مردم این شهر به دیدن نمایش رستم و سهراب مى نویسد :
وى از این دعوت حیرت کرد چون انتظار نداشت که مردم سبزوار طورى با شاهنامه مأنوس باشند که صحنه جنگ رستم و سهراب را نمایش دهند اما وجوه سبزوار به او گفتند که مردم شهر حتى قبل از اینکه فردوسى شاهنامه را بسراید از چگونگى جنگ رستم و سهراب اطلاع داشتند . حیرت شاه اسماعیل از این گفته بیشتر شد و پرسید چگونه شما قبل از اینکه شاهنامه سروده شود از واقعه جنگ رستم و سهراب اطلاع داشتید ؟ آنها جواب دادند براى اینکه میدان جنگ رستم و سهراب در این شهر بوده است . شاه اسماعیل با شگفت پرسید شما از کجا مى دانید که میدان جنگ رستم و سهراب در این شهر بود ؟ وجوه سبزوار پاسخ دادند که این روایت سینه به سینه نقل شده و قبل از اینکه شاهنامه از طرف فردوسى سروده شود ، در این شهر همه از این روایت آگاه بودند .
-
در کتاب فرهنگ المنجد اینگونه آمده است :
سبزوار : مدینه فى شمال شرقى ایران ( خراسان) غربى نیشابور .
کثیراً ما یاتى ذکرها فى اساطیر الفرس . جعلوا من بستانها مسرح القتال بین رستم و سهراب فى ” میدان الشیطان الابیض” .
-
در کتاب مرآه البلدان نوشته محمد حسن خان اعتماد السلطنه ( جلد اول ) آمده است:
تا دویست سال قبل در شهر سبزوار میدانى بود معروف به میدان دیوسفید و مى گفتند در این میدان رستم با سهراب ، با هم مصاف داده اند .
-
در کتاب شناخت استان خراسان نوشته ایرج افشار آمده است :
شهر سبزوار با بسیارى از داستان هاى پهلوانى ایران باستان بستگى داشته است چنان که میدان مرکز شهر را مدت ها میدان دیو سفید مى نامیدند و رزمگاه رستم و سهراب مى دانستند .
منابع و کتاب هایى که به جغرافیاى محل سپید دز و چگونگى مکان و بناى آن پرداخته اند :
-
در کتاب گنج دانش تألیف محمدتقى خان حکیم و در ذیل سبزوار و توضیح سپید دز آمده است :
در قدیم شهرى بوده بزرگ . در آن اراضى جربد نام ، اکنون جز ارکى از آن باقى نمانده ، در زیر دست جاده به یک فرسخ فاصله دزى خراب است و آن دز سپید بوده ، چون سهراب عزم ایران کرده ، به آنجا رسید و با هجیر مرزبان و حکمران آن دز مبارزت کرده چنانکه حکیم فردوسى مى فرماید :
سوى مرز ایران سپه را براند
همى سوخت زآباد چیزى نماند
دژى بود کش خواندندى سپید
بدان دژ بد ایرانیان را امید
نگهبان دژ رزم دیده هجیر
که با زور و دل بود و با گرز و تیر
-
در کتاب فرهنگ جامع فارسى آنندراج تألیف محمد پادشاه ( جلد سوم) و در ذیل کلمه سمنگان آمده است :
و صحراى جنگ رستم و سهراب ، به جانب خراسان بوده و در همان جا کشته شده و سپاه ترکستان بازگشتند و دژ سفید که هجیر در آن بوده و سهراب او را گرفته در اراضى خراسان بوده که در این ایام شهر سبزوار در آن واقع است .
-
در کتاب انجمن آراى ناصرى تألیف رضا قلیخان هدایت و در ذیل کلمه سپید آمده است :
فردوسى گفته
دژى بد که بد نام آن دژسپید
که ایرانیان را بدان بد امید
این بیت را درباره دزسپید راه خراسان که هجیر قلعه دار آن بوده است و به دست سهراب گرفتار شده گفته است ، چه راه سهراب از سمنگان به خراسان بوده و به سوى ایران آمده و در ضمن سبزوار مرقوم شده است.
-
در کتاب تاریخ بیهق نوشته ابوالحسن على بن زید بیهقى و با تصحیح احمد بهمنیار و ذیل واژه سپید دز آمده است:
تا چند سال پیش در کنار سبزوار ، قلعه کهنه اى بوده که عوام مى گفتند زندان خانه دیو سفید بوده و چنین بر مى آید که نام اصلى آن سپید دز بوده و لفظ سپید منشأ تصور دیو سفید شده است .
-
و به همین ترتیب بیان مذکور با نگارشى کم و بیش مشابه از سوى نویسندگان کتاب هاى زیر آمده است:
لغت نامه دهخدا نوشته على اکبر دهخدا جلد ۲۸
دایره المعارف سبزوار نوشته محمود بیهقى جلددوم
-
در کتاب سیماى سبزوار تألیف محمدابراهیم احمدى پس از توضیح رزم رستم و سهراب در میدان دیو سپید آورده است:
و مقبره اى به نام قبر سهراب در ناحیه جنوب باغ ملى کنونى باقى است .
-
در کتاب تذکره سخنوران بیهق نوشته استاد حسن مروجى ضمن اشاره به میدان مبارزه رستم و سهراب آورده است:
در قسمت انتهایى باغ ملى ( شهردارى سبزوار ) و در مجاورت آن ، یک بناى کوتاه مکعب شکل وجود دارد که به قبر سهراب مشهور است.ارتفاع این بنا قبلاً بیشتر بود ، مقدار زیادى از آن به علت پست بودن زمینهاى اطراف و خاک ریزى به زیر خاک رفته است .
و مواردى دیگر . همچنین در اکثر نسخ فارسى ، از این مکان با عبارت ” سپندورو ،سپندو ” مرقوم شده و آن تصحیف سپید دژ است
منابع و کتاب هایى که با ذکر نام هجیر ( هژیر ) به موضوع دژ سپید پرداخته اند :
-
در کتاب فرهنگ جهانگیرى تألیف میر جمال الدین حسین انجو شیرازى ( جلد اول ) آمده است :
هجیر نام پسر گودرز و برادر گیو است . گویند که سهراب او را وقتى به ایران مى رفت در پاى قلعه سفید دز که در سبزوار است در جنگ زنده گرفت .
-
در کتاب برهان قاطع نوشته محمد حسین بن خلف تبریزى آمده است
هجیر نام پسر قارون بن کاوه است که او را سهراب وقتى که به ایران مى رفت در پاى قلعه سفید دز در سبزوار در جنگ زنده بگرفت
و دکتر محمد معین در حاشیه آن مى نویسد : هجیر یا هژیر پسر گودرز است .و بهمین ترتیب نویسندگان دیگرى که بطور کم و بیش مشابه همین تعریف را نسبت به هجیر ( هژیر) داشته اند که اسامى و کتب آنها عبارتند از :
فرهنگ رشیدى ( جلد دوم ) تألیف رشید بن عبدالغفور حسینى المدنى التتوى.
لغت نامه دهخدا تالیف على اکبر دهخدا.
گنج دانش نوشته محمدتقى خان حکیم. و مواردى دیگر .
در روزگاری که بسیاری برای تبلیغات به تصاویر فانتزی و زندگیهای نمایشی روی میآورند، مجتمع تولیدی پنجره عایق پردیس حامی تاریخ ایران مسیری متفاوت برگزیدهاست. این مجموعه بهعنوان حامی مالی، با دغدغهای عمیق نسبت به فرهنگ و تاریخ، از خلق آثاری فاخر برای معرفی میراث سبزوار و دیار سربداران پشتیبانی میکند و به ریشههای فرهنگی ایران ادای احترام مینماید. از این رویکرد ارزشمند تشکر میکنیم و آرزو داریم در آینده شاهد تغییر رویه دیگر نهادهای دولتی و خصوصی به سوی چنین اقدامات فرهنگی باشیم.
بدون دیدگاه